جهش جدید امیکرون عامل ابتلای ۸۰ درصد مبتلایان
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۶۹۹۹۳
به گزارش خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری آنا، براساس اعلام مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا، در حال حاضر سویه جهش یافته جدید امیکرون که با عنوان XBB.۱.۵ شناخته میشود به سرعت در سراسر ایالات متحده در حال گردش است و تاکنون بیش از ۸۰ درصد موارد ابتلا را به خود اختصاص داده است.
آخرین تخمینهای مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده (CDC) بیانگر آن است، نوع بسیار مسری سویه امیکرون اکنون بیش از ۸۰ درصد موارد جدید گزارش شده در ایالات متحده را تشکیل میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس آمار «پایگاه اشتراک دادههای جهانی آنفلوآنزا» (GISAID) تقریبا تمام گونهها و زیرگونههای کرونا طی سه سال گذشته در آمریکا شیوع و چرخش داشته است.
گزارش منتشر شده از سوی مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده نشان میدهد سویه مذکرو بیش از 80 درصد از موارد کووید-۱۹ در ایالات متحده را در هفته منتهی به ۱۸ فوریه تشکیل میدهد، در حالی که این میزان در هفته قبل حدود 73 درصد بوده و اکنون با 7 درصد افزایش تنها در طول یک هفته مواجه بوده است. رصد پایگاه اشتراک دادههای جهانی آنفلوآنزا نیز حکایت از آن دارد که نخستین نمونه گزارش شده XBB.۱.۵ را میتوان در ایالتهای نیویورک و کانتیکت در اواخر اکتبر سال گذشته ردیابی کرد و زیرسویه XBB.۱.۵ دستکم در ۷۴ کشور و منطقه جهان شناسایی شده است.
سازمان جهانی بهداشت در حال حاضر این سویه امیکرون را به عنوان «منشاء قدرتمندترین سرایتپذیری» در میان سویههای امیکرون معرفی کرده و هشدار داده که ممکن است به ابتلاهای بیشتر منجر شود. XBB و زیرشاخههای آن در واقع یک ویروس نوترکیب از زیرمجموعههای Omicron BA.۲.۱۰.۱ و BA.۲.۷۵ هستند. این بدان معنی است که این دو گونه، مواد ژنتیکی را برای ایجاد نسخه جدیدی که دارای جنبههای هر دو است، رد و بدل کردند و زمانی بروز پیدا میکند که دو نوع مختلف یک سلول مشابه را آلوده کنند.
سویه BQ.۱.۱ با چرخش ۱۲.۱ درصد، دومین سویه شایع است.
سیدیسی اولین بار در نوامبر سال گذشته ردیابی XBB.۱.۵ را آغاز کرد، زمانی که کمتر از ۱ درصد موارد ابتلا در سراسر ایالات متحده را تشکیل میداد. از آن زمان، سویه به سرعت در این کشور در حال گسترش است و افراد بیشتری را درگیر کرونا میکند.
یک مطالعه اولیه نشان میدهد که XBB.۱.۵ دارای چند جهش نگران کننده است که درنهایت آن را حتی از سایر سویهها مسریتر میکند؛ در حالی که XBB.۱.۵ راحتتر در حال گسترش است، دانشمندان میگویند که به نظر نمیرسد باعث بیماری شدیدتر شود.
رشد ناگهانی این گونه باعث نگرانی متخصصان بهداشت درمان کانادا نیز شد و هشدار دادهاند که این گونه ممکن است نسبت به سویههای قبلی مقاومت بیشتری در برابر آنتی بادیها داشته باشد. آژانس بهداشت عمومی کانادا (PHAC) در این رابطه گفت که آنها همچنان به نظارت و شناسایی انواع کووید۱۹ در کانادا، از جمله زیرسویه جدید اومیکرون ادامه میدهند، اما در حال حاضر روندی مشابه ایالات متحده با این بیماری را در کشور مشاهده نکردهاند.
پزشک بیماریهای عفونی و اپیدمیولوژیست در دانشگاه تورنتو میگوید: «ویژگی ایمنی گریز بودن این سویه از کرونا امیکرون کاملا واضح است. این موضوع هم در مطالعات آزمایشگاهی و هم به صورت بالینی در بیماران سرپایی و بستری شده مشاهده شده است».
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: سویه امیکرون مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری های آمریکا ایالات متحده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۶۹۹۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناتو، قلدر ۷۵ساله
به گزارش جام جم آنلاین، ۷۵ سالگی تأسیس ناتو زمانی است که بتوان به بررسی وضعیت فعلی این سازمان پرداخت و از اختلافاتی که گریبانگیر اعضای آن است گفت؛ اینکه چگونه کشورهای اروپایی در داخل این ائتلاف باید برای تجدید سیاستهای فعلی خود برای آیندهای بهتر در قاره اروپا تلاش کنند.
نظام غربی همچنان لفاظیهای قانع کننده خود را درباره دلایل تأسیس سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در ۷۵ سال پیش ادامه میدهد. این توجیهات بیش از حد پیش پا افتاده باید مورد مطالعه قرار گیرد تا دلایل انحطاط فعلی سازمان، در بحبوحه سیاستهایی که به جای منافع مشترک، در خدمت منافع خودخواهانه اعضای پیمان هستند، مشخص شود.
یادداشتهای مربوط به وزارت امور خارجه ایالات آمریکا دلیل اختراع ناتو را به زبانی مناسب برای کتاب تاریخ دوره راهنمایی بیان میکند و مینویسد: بعد از ویرانیهای جنگ جهانی دوم کشورهای اروپایی برای بازسازی اقتصاد و تضمین امنیت خود تلاش کردند و ایالات متحده برای جلوگیری از گسترش فرهنگ کمونیستی شوروی به سمت قاره اروپا و سایر نقاط جهان مجبور شد ناتو را در اروپا تأسیس کند.
این استدلالهای نمادین برای دکترین ناتو بسیار ابتدایی هستند و آن را میتوان از بیشتر اظهارات مقامهای کشورهای غربی که این سازمان را تأسیس کردند و همچنان بر آن تسلط دارند، استخراج کرد. لفاظیهای ناتو مواقعی میان دوستی و تهدید در نوسان است. هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۴۵، تشکیل این پیمان را برای عملیات مرزی مهم دانست و نسبت به کسانی که ممکن بود خود را متمایل به جنگ نشان دهند، سختگیری میکرد.
این نوع گفتمان حقایق انکارناپذیری را مخفی میکند که نمیتوان آنها را انکار کرد. در واقع، ایالات متحده از نظر نظامی و اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم قدرتمندتر بود و این به سرعت در «برنامههای پنج گانه مارشال» با هدف بهبود اقتصادی نمایان شد.
یک بُعد این برنامهها راهبردی است و اقدام خیرخواهانه واشنگتن به شمار نمیرود که با هدف بهبود شرایط اقتصادی کشورهای منتخب مهندسی شده باشد؛ کشورهایی که برای دهههای آینده متحدان ثابت قدم ایالات متحده خواهند بود. در همین راستا لستر پیرسون، وزیر امور خارجه کانادا تأسیس ناتو در آن زمان را به شرایط قدرتی که از آن به عنوان حافظ صلح جهانی یاد میشد، مرتبط دانست.
بنابراین، رابطه پدرانهای میان ناتوی تحت سلطه ایالات متحده ایجاد شد که به سایر نقاط جهان گسترش یافت و به اعضای قدرتمند این سازمان اجازه داد به نمایندگی از بقیه کشورها و بیشتر خارج از چتر سازمان ملل متحد مفاهیمی مانند صلح و امنیت، خطرات و درنهایت تروریسم را تعریف کنند.
با وجود این، نخستین درگیری بزرگی که به وسیله ناتو ایجاد شد، بر سر تهدیدات خارجی علیه اروپا یا قلمرو آمریکا نبود، بلکه هزاران مایل دورتر از هر دو سوی اقیانوس اطلس، در شبه جزیره کره شکل گرفت؛ جایی که گفتمان سیاسی اعضای ناتو حول محور متمرکز جنگ داخلی در شبه جزیره بود و از آن به عنوان نمونهای از «تجاوز کمونیستی» یاد میکردند. این نوع تعریف ناتو را مجبور به واکنش، مداخله و شرکت در جنگ ویرانگر کره میان سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۵۳ کرد.
بیش از هفت دهه از عمر این پیمان میگذرد و نتیجه جنگ کره، شکنندگی استدلالهایی را که برای توجیه مداخله مطرح شد، زمانی که کره شمالی سخت میجنگید تا دایره انزوای خود را بشکند، ثابت کرده است. با وجود این، جنگ کره بدون پایان رسمی متوقف شد و مردم آن منطقه تا امروز در وضعیت متناقض میان جنگ و صلح زندگی میکنند؛ یعنی ممکن است در هر لحظه جنگی همه جانبه آغاز و توجیهی دائمی برای حضور نظامی آمریکا در آن منطقه باشد. رویکرد مشابهی که در بیشتر مداخلات ناتو در سایر مناطق جهان ازجمله عراق (۱۹۹۱ و ۲۰۰۳)، یوگسلاوی (۱۹۹۹)، افغانستان (۲۰۰۱)، لیبی (۲۰۱۱) و سایر مناطق و کشورها دنبال شده است.
با وجود این، ناتو اکنون توانایی آغاز و افزایش تنش دارد و شاید هم نسبت به پایان دائمی درگیریها بی میل نباشد، بحرانی واقعی که این سازمان ۷۵ ساله تمایلی به دست کشیدن از آن ندارد. گرانت شاپس، وزیر دفاع بریتانیا در روزنامه دیلی تلگراف گفت، ناتو باید بپذیرد که اکنون در دنیای قبل از جنگ است. وی به اعضای ناتو انتقاد کرد که همچنان نمیتوانند حداقل هزینههای دفاعی مورد نیاز خود را برآورده کنند که معادل دو درصد تولید ناخالص داخلی آنهاست.
این نوع نگرانیها بیشتر به وسیله سران و مقامهای ارشد ناتو بیان میشود که یا درباره جنگ قریبالوقوع با روسیه هشدار میدهند یا از یکدیگر به دلیل کاهش نفوذ این سازمان که زمانی قدرتمند بود، انتقاد میکنند.
در حال حاضر بیشتر تقصیرها گردن دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکاست که آشکارا تهدید کرد ناتو را در دوره ریاست جمهوری اش ترک خواهد کرد. با وجود این، اظهارات و تهدیدهای توهین آمیز ترامپ به همان اندازه که ناشی از علائم و مشکلات فزایندهای است که سالها قبل از ورود وی به کاخ سفید و خروج چشمگیرش از آنجا ادامه داشت، محصول بحران پیمان ناتو نیست.
بحران ناتو را میتوان با این واقعیت خلاصه کرد که تشکیلات ژئوپلیتیکیای که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیمان ورشو وجود داشت، دیگر وجود ندارد. جنبه اصلی رقابت جدید جهانی را نمیتوان تنها به جنبههای نظامی کاهش داد، زیرا در دو دهه گذشته اروپا تا حد زیادی بر منابع انرژی، مبادلات تجاری و حتی تبادل فناوری با کشورهایی که ایالات متحده دشمنان خود میداند؛ مانند چین، روسیه و دیگران متکی بوده است.
بنابراین، اگر اروپا به خود اجازه دهد زبان تک قطبی ایالات متحده را درباره دشمنان و متحدانش بپذیرد، این قاره بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد، به ویژه اینکه اقتصادهای اتحادیه اروپا در حال حاضر زیر بار جنگهای مداوم و محدودیتها در تأمین است. همه این چالشها را دیگر نمیتوان با انداختن بمب بر سر دشمن حل کرد و تغییر ماهیت جنگ، جنگهای سنتی را تا حد زیادی بیاثر میکند.
گرچه جهان تا حد زیادی تغییر کرده، اما ناتو همچنان به دکترین سیاسیای متعهد است که به دوران گذشته بازمی گردد. در هر صورت زمان آن فرا رسیده است ناتو در میراث ۷۵ ساله خود تجدید نظر کند، آنقدر شجاع باشد که مسیر را کاملاً تغییر دهد و به جای اینکه همیشه در حالت جنگی باشد، برای صلح واقعی تلاش کند.
منبع: راهبرد معاصر